مورد عجیب نوتریکولا؛ این عروس دریایی حیرت انگیزترین موجود زنده در دنیاست نوتریکولا هرگز از پیری نمی میرد و می تواند تا ابد خود را بازسازی کند...
شاید برایتان جالب باشد بدانید بدن شما در چند وقت یک بار نو می شود یعنی با گذشتن زمان معینی هیچ اثری از بدن قبلی شما وجود ندارد. تحقیقات علمی نشان می دهد که مولکول های ( نه سلول ها) بدن ما هر ده سال یک بار نو می شوند. یعنی بعد از گذشتن این زمان دیگر اثری از مولکول های کربن قدیمی در بدن هیچ انسانی پیدا نمی شود. پس ما هر ده سال یک بار عوض می شویم با این همه ما پیر می شویم و می میریم. حالا موجود عجیبی پیدا شده که می تواند خودش را از نو تشکیل بدهد و هرگز نمیرد. توربتوپ سیس نوتریکولا یا عروس دریایی نامیرا همان موجود است و جزئی از خانواده مرجان ها به حساب می آید.
این موجود در حقیقت یک ستاره دریایی است که می تواند به اولین مرحله زندگی اش برگردد.
درست مثل بنجامین باتن(نام یک فیلم سینمایی؛ در مورد مردیست که ابتدا پیر به دنیا می آید و بعد در حالی میمیرد که به نوزاد تبدیل شده است). اما این موجود کمی با بنجامین تفاوت دارد مورد عجیب این جانور این است که نوتریکولا می تواند بعد از بازگشت به عقب دوباره زندگی اش را از سر بگیرد.
این موجود عجیب این توانایی را بعد از رسیدن به حداکثر بلوغ چشمی به دست می آورد و با یک سفر در زمان به آغاز حیاتش بر می گردد.
نوتریکولا تنها موجود شناخته شده در جهان است که نشان می دهد یک جانور چند باخته ای می تواند به مرحله قبل از بلوغ برگردد. این جانور این کار را از طریق یک نوع جهش سلولی انجام می دهد. این جهش سلولی انجام می شود که عروس دریایی به حالت دیگری تغییر می کند یعنی دارای سلول های جدیدی می شود. در این روند بدنه اصلی عروس دریایی تبدیل به توده ای می شود که شکل دهنده اولیه آن موجود است. به این توده اولیه بواسیر لحمی گفته می شود. برای این کار ابتدا چتر عروس دریایی خودش را به توده ملکولی تبدیل می کند و بعد تمام موها و شاخک ها را جذب خودش می کند. بعد موهای تغییر شکل یافته به این توده متصل شده و توده لحمی اولیه به وجود می آید. از رشد این توده یک عروس دریایی جدید متولد میشود. از نظر تئوری این عمل می تواند بی نهایت بار تکرار شود بنابراین از نظر بیولوژیکی این نوع از عروس دریایی نامیرا محسوب می شود. برای اینکه بدانیم این موجود چقدر در زمان به عقب بر می گردد باید بدانیم روند رشد و بالغ شدن آن چگونه است.
- تولد یک نامیرا
تخم هایی که عروس های دریایی جوان از آنها متولد می شوند در درون بدن جانور ماده پرورش پیدا می کنند وقتی تخم ها کاملا می رسند جانور ماده آنها را در کف دریا رها می کند تا جفتش آنها را بارور کند. تخم های بارور شده به لارو و در نهایت به لحم با توده سلولی تبدیل می شوند. این همان مرحله ای است که جانور بالغ می تواند خودش را به آن برگرداند. جانور در این حالت تازه متولد محسوب شده و یک میلی متر بزرگی دارد. دوران نابالغی این جانور تنها چند هفته طول می کشد و بعد از آن تبدیل به جانور بالغ می شود زمان دقیق این مرحله به دمای آبی بستگی دارد که نوتریکولا در آن متولد می شود بدنه اصلی نوتریکولا شبیه ناقوس است منتها ناقوسی که بیشترین قطر آن 5/4 میلی متر و ارتفاعش هم تقریباً به همین اندازه است. ژله ای که بدنه زنگ مانند این جانور را تشکیل می دهد به صورت یک نواختی نازک است مگر در قسمت هایی که به سر یا بالای نوتریکولا متصل می شود. در میان بدنه ناقوسی جانور قسمت قرمز رنگ و درخشانی دیده می شود. این قسمت چیزی نیست جز معده عروس دریایی نوتریکولاهای تازه متولد شده تنها یک میلی متر هستند و فقط هشت شاخک دارند در حالی که جانوران بالغ چیزی بین 80 تا 90 شاخک دارند و همان طور که گفته شد قطرشان تا چهار و پنج میلی متر هم می رسد. عروس های دریایی از پلانگتون ها تغذیه می کنند. گونه های مختلف این جانور بین چند ساعت تا چند ماه عمر می کنند.
- تولد دوباره یا جاودانگی
با آنکه نوتریکولا ها می توانند بی نهایت بار به دوران جنین برگشته و دوباره زندگی خودشان را آغاز کنند اما در طبیعت بیشتر نوتریکولاها یا شکار می شوند یا در مرحله لحمی بر اثر بیماری جانشان را از دست می دهند، بدون آنکه بالغ شوند. شاید به همین دلیل است که تعداد آنها بی نهایت نشده است. با این همه زندگی این جانور یکی از طولانی ترین مراحل حیات در طبیعت است. به همین دلیل نمی توان عمر این نمونه های مختلف این جانور را حدس زد. این جانور منحصر به فرد بوده و نمونه مشابهی برای آن در طبیعت پیدا نشده است. تنها آزمایش های دقیق در محیط تحت نظر نشان داده است که این گونه منحصر به فرد می تواند به مرحله لحمی خود باز گردد و زندگی دوباره ای را از سر گیرد با این همه این موضوع به این معنی نیست که این جانور هرگز نمی میرد. حتی آن هایی که می توانند از نو خودشان را تولید کنند. در واقع وقتی جانور به مرحله لحمی باز می گردد و دوباره رشد می کند در حقیقت یک عروس دریایی جدید متولد شده که ممکن است از نظر ظاهری با موجود اولیه متفاوت باشد. البته از آنجایی که توده تشکیل دهنده ثابت است، می شود گفت سلول های این جانور هرگز نمی میرند به این معنی می توان نوتریکولا را یک موجود جاودانه به حساب آورد.
توضیحات کامل:
ازدواج مثبت ترین اتفاق زندگی است که گاهی وقت ها به خاطر اشتباهات به ظاهر کوچک به تعویق می افتد و شانس ازدواج را کاهش می دهد. اگر فکر می کنید کم کم دارید به جمع دختران مجرد سخت گیر می پیوندید، این مطلب را بخوانید تا متوجه اشتباهات ناخواسته خود شوید.
اشتباه شماره 1: ملاک های خود را با شرایط دیگران تعیین می کنند
تعجب نکنید هنوز هم بسیارند دخترانی که ملاک ها و معیارهای خود را برای ازدواج از روی چشم و هم چشمی و برای تایید دیگران انتخاب می کنند . به عنوان مثال چنین می گویند: “وای ببین دختران فامیل با چه شرایطی و چه سطح سوادی چه ازدواج هایی کرده اند، آن وقت من با یک شخص کم سواد تر از خودم ازدواج کنم؟ این طوری همیشه احساس حقارت می کنم. مگه من چی کم دارم؟
نه تنها دختران بلکه همه جوان ها باید بدانند که هر کس باید به فراخور حال خود معیارهایش را برگزیند. مقایسه خود با دیگران و تعیین ملاک ها باعث می شود تا شما را از واقع بینی دور کند و نتوانید در شرایط خود بهترین انتخاب را داشته باشید.
اشتباه شماره 2: تجارب خود از افراد را تعمیم می دهند
برخی از دختر ها سعی می کنند دور کلیه خصوصیات رفتاری یک فرد نابهنجار در زندگیشان خطی بکشند و در مواجهه با هر یک از این ویژگی ها در فرد دیگر، نگاهی غیر اصولی به او خود داشته باشند . به عنوان مثال اگر مردی بد اخلاق همراه با اعتقادات دینی را در زندگی اطرافیان خود مشاهده کرده اند و شاهد آسیب های وارده از او به همسرش بوده اند ،تلاش میکنند خواستگاری هر شخص با اعتقادات دینی را رد کنند و به او با نگرشی منفی بنگرند. در حالی که نابهنجاری اخلاقی فرد ربطی رفتارهای دینی او ندارد. اگر چه فرد دیندار باید در کلیه منش های خود اصول دینی را رعایت کند و اخلاق یکی از شاخه های اصلی دین است، اما نداشتن اخلاق مناسب در شخصی مذهبی نشان از زیر سئوال بردن اعتقادات دینی نیست.
بارها و بارها مشاهده کردهایم که دختران جوان منتظرند مرد مناسب از آنها خواستگاری کند. اما زمانی که این اتفاق میافتد، آنها پا به فرار میگذارند و از او دور میشوند. به خودتان اجازه بدهید زمینه را برای آشنایی و شناخت برای ازدواج موفق فراهم کنید. این همان چیزی است که برای رهایی از تنهایی و ناراحتی به دنبال آن بودید
اشتباه شماره 3: مردان مناسب را نادیده میگیرند
وقتی یک دختر مجرد باور میکند که هیچ مرد مناسبی برای او وجود ندارد، همه چیز پیرامونش روی این موضوع صحه میگذارد. ما به همه کسانی که فکر میکنند همه مردان خوب ازدواج کردهاند پیشنهاد میکنم که این احساس را کنار بگذارند و به جای آن، به شادی، خوشبختی و تمایلشان توجه کنند. امید همیشه منشا تلاش و موفقیت است . پس بنا را بر این نگذارید که با ناامیدی آینده خود را بیهوده و یکنواخت تصور کنید.
اشتباه شماره 4: آنها پا به فرار میگذارند
بارها و بارها مشاهده کردهایم که دختران جوان منتظرند مرد مناسب از آنها خواستگاری کند. اما زمانی که این اتفاق میافتد، آنها پا به فرار میگذارند و از او دور میشوند. به خودتان اجازه بدهید زمینه را برای آشنایی و شناخت برای ازدواج موفق فراهم کنید. این همان چیزی است که برای رهایی از تنهایی و ناراحتی به دنبال آن بودید.
اشتباه شماره5: اجازه میدهند که کار حسابی مشغولشان کند
دختران زیادی را می بینید که به شدت در کارشان غرق شده اند و موفقیت در کار را در اولویت همه مسایل دیگر زندگی می دانند. با وجود زیبایی، جذابیت و موفقیتهای فراوان، همه درها برای برقراری ارتباط با آنها بسته است، چرا که تمام زندگی شان در کار خلاصه می شود. بعضی دختران فکر میکنند اگر مردی به آنها علاقهمند شده اند، حتما مشکلی در آنها وجود دارد. این افکار باعث میشود که مردهای مناسب زیادی را از دست بدهند، قبل از اینکه حتی یکبار به آنها فرصت داده باشند تا به خواستگاری بیاید.
اشتباه شماره 6: تجربه را به بدبینی تبدیل می کنند
برخی دختران تجارب خود را از ازدواج و زندگی دیگران به نوعی بدبینی و احتیاط فوق العاده و غیر ضروری تبدیل می کنند و در انتخاب و ارزیابی طرف مقابل دچار سخت گیری و وسواس می شوند . درست است که کسب تجربه لازم و ضروری است اما قرار نیست به خاطر شنیدن وقایع آزارنده از اطراف دچار استرس در انتخاب باشیم. تیزبینی و زیرکی متعادل برای یک انتخاب مناسب کافی است. لازم نیست از ابتدا با منفی اندیشی مثل یک کارآگاه عمل کنیم.
اشتباه شماره 7: آنها باور کردهاند که زمان مناسب برای آنها تمام شده است
دختران زیادی هستندک به دلیل بالا رفتن سنشان باور دارند که زمان ازدواج و بچهدار شدن از آنها گذشته است . درست است که زمان ازدواج و بچهدار شدن، پیشبینی شده است، اما در قرن بیست و یکم زندگی ما کمتر قابل پیشبینی است، که البته این نکته مثبتی است. شوید و بدن شما دیگر این اجازه را به شما نمیدهد که بچههای خودتان را داشته باشید، به این معنا نیست که این خواسته شما برآوردهشدنی نیست. میتوانید با پذیرفتن سرپرستی یک کودک، تشکیل خانواده دهید.
توضیحات کامل:
ازدواج مثبت ترین اتفاق زندگی است که گاهی وقت ها به خاطر اشتباهات به ظاهر کوچک به تعویق می افتد و شانس ازدواج را کاهش می دهد. اگر فکر می کنید کم کم دارید به جمع دختران مجرد سخت گیر می پیوندید، این مطلب را بخوانید تا متوجه اشتباهات ناخواسته خود شوید.
اشتباه شماره 1: ملاک های خود را با شرایط دیگران تعیین می کنند
تعجب نکنید هنوز هم بسیارند دخترانی که ملاک ها و معیارهای خود را برای ازدواج از روی چشم و هم چشمی و برای تایید دیگران انتخاب می کنند . به عنوان مثال چنین می گویند: “وای ببین دختران فامیل با چه شرایطی و چه سطح سوادی چه ازدواج هایی کرده اند، آن وقت من با یک شخص کم سواد تر از خودم ازدواج کنم؟ این طوری همیشه احساس حقارت می کنم. مگه من چی کم دارم؟
نه تنها دختران بلکه همه جوان ها باید بدانند که هر کس باید به فراخور حال خود معیارهایش را برگزیند. مقایسه خود با دیگران و تعیین ملاک ها باعث می شود تا شما را از واقع بینی دور کند و نتوانید در شرایط خود بهترین انتخاب را داشته باشید.
اشتباه شماره 2: تجارب خود از افراد را تعمیم می دهند
برخی از دختر ها سعی می کنند دور کلیه خصوصیات رفتاری یک فرد نابهنجار در زندگیشان خطی بکشند و در مواجهه با هر یک از این ویژگی ها در فرد دیگر، نگاهی غیر اصولی به او خود داشته باشند . به عنوان مثال اگر مردی بد اخلاق همراه با اعتقادات دینی را در زندگی اطرافیان خود مشاهده کرده اند و شاهد آسیب های وارده از او به همسرش بوده اند ،تلاش میکنند خواستگاری هر شخص با اعتقادات دینی را رد کنند و به او با نگرشی منفی بنگرند. در حالی که نابهنجاری اخلاقی فرد ربطی رفتارهای دینی او ندارد. اگر چه فرد دیندار باید در کلیه منش های خود اصول دینی را رعایت کند و اخلاق یکی از شاخه های اصلی دین است، اما نداشتن اخلاق مناسب در شخصی مذهبی نشان از زیر سئوال بردن اعتقادات دینی نیست.
بارها و بارها مشاهده کردهایم که دختران جوان منتظرند مرد مناسب از آنها خواستگاری کند. اما زمانی که این اتفاق میافتد، آنها پا به فرار میگذارند و از او دور میشوند. به خودتان اجازه بدهید زمینه را برای آشنایی و شناخت برای ازدواج موفق فراهم کنید. این همان چیزی است که برای رهایی از تنهایی و ناراحتی به دنبال آن بودید
اشتباه شماره 3: مردان مناسب را نادیده میگیرند
وقتی یک دختر مجرد باور میکند که هیچ مرد مناسبی برای او وجود ندارد، همه چیز پیرامونش روی این موضوع صحه میگذارد. ما به همه کسانی که فکر میکنند همه مردان خوب ازدواج کردهاند پیشنهاد میکنم که این احساس را کنار بگذارند و به جای آن، به شادی، خوشبختی و تمایلشان توجه کنند. امید همیشه منشا تلاش و موفقیت است . پس بنا را بر این نگذارید که با ناامیدی آینده خود را بیهوده و یکنواخت تصور کنید.
اشتباه شماره 4: آنها پا به فرار میگذارند
بارها و بارها مشاهده کردهایم که دختران جوان منتظرند مرد مناسب از آنها خواستگاری کند. اما زمانی که این اتفاق میافتد، آنها پا به فرار میگذارند و از او دور میشوند. به خودتان اجازه بدهید زمینه را برای آشنایی و شناخت برای ازدواج موفق فراهم کنید. این همان چیزی است که برای رهایی از تنهایی و ناراحتی به دنبال آن بودید.
اشتباه شماره5: اجازه میدهند که کار حسابی مشغولشان کند
دختران زیادی را می بینید که به شدت در کارشان غرق شده اند و موفقیت در کار را در اولویت همه مسایل دیگر زندگی می دانند. با وجود زیبایی، جذابیت و موفقیتهای فراوان، همه درها برای برقراری ارتباط با آنها بسته است، چرا که تمام زندگی شان در کار خلاصه می شود. بعضی دختران فکر میکنند اگر مردی به آنها علاقهمند شده اند، حتما مشکلی در آنها وجود دارد. این افکار باعث میشود که مردهای مناسب زیادی را از دست بدهند، قبل از اینکه حتی یکبار به آنها فرصت داده باشند تا به خواستگاری بیاید.
اشتباه شماره 6: تجربه را به بدبینی تبدیل می کنند
برخی دختران تجارب خود را از ازدواج و زندگی دیگران به نوعی بدبینی و احتیاط فوق العاده و غیر ضروری تبدیل می کنند و در انتخاب و ارزیابی طرف مقابل دچار سخت گیری و وسواس می شوند . درست است که کسب تجربه لازم و ضروری است اما قرار نیست به خاطر شنیدن وقایع آزارنده از اطراف دچار استرس در انتخاب باشیم. تیزبینی و زیرکی متعادل برای یک انتخاب مناسب کافی است. لازم نیست از ابتدا با منفی اندیشی مثل یک کارآگاه عمل کنیم.
اشتباه شماره 7: آنها باور کردهاند که زمان مناسب برای آنها تمام شده است
دختران زیادی هستندک به دلیل بالا رفتن سنشان باور دارند که زمان ازدواج و بچهدار شدن از آنها گذشته است . درست است که زمان ازدواج و بچهدار شدن، پیشبینی شده است، اما در قرن بیست و یکم زندگی ما کمتر قابل پیشبینی است، که البته این نکته مثبتی است.
دختران زیادی تا چهل- پنجاه سالگی ازدواج خود را به تاخیر میاندازند، اما واقعیت این است که ما هیچوقت اسیر اعداد و ارقام نیستیم. ما هر لحظه در مناسبترین زمان زندگی خود هستیم. بله، درست است که بیولوژی بدن همیشه ما را همراهی نمیکند، اما اگر شما واقعاً میخواهید صاحب خانواده شوید و بدن شما دیگر این اجازه را به شما نمیدهد که بچههای خودتان را داشته باشید، به این معنا نیست که این خواسته شما برآوردهشدنی نیست. میتوانید با پذیرفتن سرپرستی یک کودک، تشکیل خانواده دهید.
ازدواج یک تغییر بزرگ و اساسی در روال زندگی هر فردی است ، این تغییر بزرگ مستلزم یه تصمیم درست و با برنامه ریزی بوده که پیشنهاد میکنیم برای تصمیم گیری بهتر ابتدا این مطلب را مطالعه کنید.
به گزارش خبرنگار برنا، دختر و پسر قبل از ازدواج باید تکلیف یک سری از شرایط و ملاکها را به صورت قاطعانه روشن کنند. «مهدی دوایی» دکترای روانشناسی و عضوهیات علمی پژوهشکده علوم شناختی در اینباره به برنا میگوید: دختر و پسرها قبل از ازدواج باید ۸ موضوع برای زندگی مشترک خود در نظر گرفته و برایشان مهم باشد.
۱- حس برتری طلبی و مدیریتباید قدرت مدیریت و تصمیمگیری بین دختر و پسر کاملا مشخص و واضح باشد. اگر دختر و پسر بعد از ازدواج، بخواهند دست به کار مهم بزنند، صمیمانه و بسیار منطقی با همدیگر مشورت کرده و تصمیم گیری کنند، باید مشخص شود که در نهایت چگونه میخواهند جمع بندی کنند و مدیریت برعهده کیست. گاهی اتفاق میافتد که صمیمانه و منطقی با همدیگر بحث میکنند، اما نمیتوانند در آن شرایط همدیگر را قانع کرده و تصمیمگیری کنند. در اصل باید بدانند که چه زمانی باید مسوولیت را برعهده همدیگر بگذارند.
۲- مسوولیت پذیریمسوولانه برخوردکردن بین زوجین بسیار مهم است و باید قبل از ازدواج مشخص شود. مسوولیت پذیری یعنی چسبندگی داشتن به کار. آیا کارهای نصفه دارند یا خیر؟ یعنی از آن دسته افرادی هستند که کارها را نصفه رها کرده و یا آنها را به نتیجه میرساند. آیا کاری که برعهده آنهاست، تا انتها انجام میدهند یا خیر؟ دختر و پسر خیلی راحت میتوانند به مسوولیت پذیری افراد پی ببرند، مثلا دختر و یا پسر، کتابش را نیمه مطالعه کرده و به حال خود رها کرده است و یا از خیاطی و بافتنی نیمه تمام گذاشته است. داشتن حس مسوولیت پذیری و مسوولانه برخورد کردن بسیار مهم است.
۳- ثبات عاطفی
دختر و پسر باید قبل از ازدواج از ثبات عاطفی همدیگر باخبر شوند. یعنی آنها وقتی عصبانی میشوند، چطور خود را کنترل کرده و نحوه بروز ناراحتی و خشمها چطور است؛ زیرا برخی از افراد از ثبات عاطفی برخوردار نیستند، امروز عاشق هستند، اما فردا متنفر. افرادی که از ثبات عاطفی برخوردار نیستند، زندگی با آنها بسیار دشوار است. دختر و پسر باید از روحیات همدیگر باخبر شده و بدانند که طرف مقابلشان احساساتش را چطور ابراز میکند.
۴- اجتماع پذیریبرخی افراد هیچ تمایلی ندارند در جمع قرار بگیرند، اما برخی برعکس، برخی دیگر ترجیح میدهند درمسافرتها، جشنها و یا مهمانیها را در کنار خانواده و یا جمع باشند. این موضوع باید قبل از ازدواج مشخص شود. مرد تمایل دارد در کنار خانواده و یا اجتماع باشد، اما خانم هیچ تمایلی ندارد و ترجیح میدهد همراه همسرش به مسافرت برود و یا برعکس. این رفتارها بسیار مهم است که دختر و پسر قبل از ازدواج باید به آن توجه کرده و تکلیف خود را روشن کنند، زیرا عدم تفاهم در این مقوله، باعث اختلاف میشود.
۵- قدرت ریسک پذیری
معمولا افرادی وجود دارند که قدرت ریسک پذیری بسیار بالایی دارند، اما با دختر و یا پسری ازدواج میکنند که کاملا محتاط است و تحمل هیچ گونه ریسکی در زندگی خود ندارند. دختر و پسر قبل از ازدواج باید بدانند که طرف مقابلشان چقدر قدرت ریسک پذیری دارد. مثلا ممکن است یکی از زوجین شبانه هوس کند که به شمال برود، اما طرف مقابل چنین در نظر دارد که باید از قبل همه چیز فراهم باشد و با برنامهریزی و هماهنگی هتل و تمام شرایط مهیا باشد، در نتیجه این اختلاف نظر به مرور مشکل ساز شده و باعث اختلاف میشود. و یا حتی میتوان مثالی از نظر قدرت ریسکپذیری حتی از لحاظ مالی و اقتصادی، زد. یکی از زوجین امکان دارد تمام پسانداز خود را صرف یک معاملهای که نتیجه آن مشخص نیست، کند و طرف مقابل با چنین کار موافق نباشد.
۶- درک کردن
دختر و پسر باید از لحاظ درک و تحصیلات و فرهنگ با هم همخونی داشته باشند و حرف همدیگر را بفهمند و همدیگر را درک کنند.
۷- استاندارد سازی
برخی افراد سعی دارند که طرف مقابل خود را تحت استانداردهای خود قرار داده و طبق آن رفتار کنند. باید مشخص شود که این افراد چقدر اصرار دارند که طرف مقابلشان را وارد استانداردهای خود کنند و یا چقدر آمادگی این را دارند که طرف مقابل را هرچی که هست بپذیرند. باید مشخص کنند که دقیقا چه ملاکهایی را باید رعایت کرده و با طرف مقابلش زندگی کند. ملاکهایی مانند اینکه چطور لباس بپوشد؟ چطور برخورد کند؟ سرکار برود یا خیر؟ این ملاکها بسیار مهم است و اگر قبل از ازدواج مشخص نشود، مشکلساز خواهد شد.
۸- میزان خستگی ناپذیری
برخی افراد سرشار از انرژی هستند، اما برخی برعکس. مثلا ممکن است یکی از همسران روز خود را اینطور به پایان برساند؛ مثلا ساعت ۵صبح به کوه برود، بعد از آن به سرکار رفته و بعد کلاس و بعد مهمانی و بعد قدم زدن در پارک را ترجیح دهد؛ اما طرف مقابلش دوست دارد، تا ۱۲ظهر بخوابد. زوجین معمولاً ترجیح میدهند در کنار همسر خود اوقات فراغت را بگذرانند. اگر میزان انرژی در آنها متفاوت باشد، به مشکل برمیخورند.