(( به نام امیدنا امیدان ))
دلم می خواست یک بار دیگراورا درکنار خویش ،
به یاداولین دیدار درچشمسیاهش خیره می ماندم .
دلم یک بار دیگر همچو دیدار نخستین پیشپایش دست وپا میزد.
شراب اولین لبخند درجام وجودم، هایو هویی کرد.
غم گرمش نهانگاه دلم راجست وجو میکرد.
دلم می خواستدست عشق چون روز نخستین مستی ام را زیرو رو می کرد.